جدول جو
جدول جو

معنی شیره مالی - جستجوی لغت در جدول جو

شیره مالی
(رَ / رِ)
به شیره اندودن، فریب دادن. (یادداشت مؤلف).
- شیره مالی کردن، گول زدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیره معدی
تصویر شیره معدی
مایعی بی رنگ و لزج که از پردۀ مخاطی داخل معده ترشح می شود و هضم غذا را آسان می کند، رطوبت معده، شیرۀ معده، عصیر معده
فرهنگ فارسی عمید
(رَ / رِ)
نوره کشی. واجبی کشیدن. رجوع به نوره کشیدن شود:
او بی پروا به نوره مالی و مرا
دل بر سرآن موی میان می لرزد.
سعیدای اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
آنکه شیره فروشد. (یادداشت مؤلف) ، آنکه شیرۀ تریاک استعمال کند کشیدن را. آنکه شیرۀ تریاک کشدبا حقۀ وافور. آنکه شیرۀ تریاک تدخین کند. (یادداشت مؤلف) ، منسوب به شیرۀ انگور. از شیرۀ انگور: مربای شیره ای، که آلوده به شیره شده است: دستم شیره ای است. (یادداشت مؤلف).
- دست شیره ای، دزد. (یادداشت مؤلف) : دستش شیره ای است، دوسنده است و به هرچه رسد، بردارد و برباید. (از امثال و حکم دهخدا). دزد است. (از یادداشت مؤلف).
، چسب دار. چسبنده. دوسنده
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیر ماهی
تصویر شیر ماهی
گونه ای ماهی استخوان دار و خوراکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر مال
تصویر شیر مال
نانی که از آرد گندم و شیر و روغن پزند
فرهنگ لغت هوشیار